راهی نمونده تا خدا ، باید فقط باور کنم
باران
March 19, 2010 عکس 1 Comment
همچون باران باش ، رنج جدا شدن از آسمان را در سبز کردن زندگي جبران کن
ماه عسل
August 26, 2009 شعر 21 Commentsبیا تا پیدا شم
تو باش تا من باشم
هنوز می شینم به هوای دیدن تو
تو با این دل کندن
کجا رفتی بی من
بگو نزدیکم به شب رسیدن تو
بیا که رها شم از اینهمه درد
که صدا شم از این شب سرد
که تموم بشه فاصله ها
بیا که من از تو خسته ترم
که من از من بی خبرم
به هوای خونه بیا
بیا تا پیدا شم
تو باش تا من باشم
هنوز می شینم به هوای دیدن تو
تو با این دل کندن
کجا رفتی بی من
بگو نزدیکم به شب رسیدن تو
بیا که رها شم از اینهمه درد
که صدا شم از این شب سرد
که تموم بشه فاصله ها
بیا که من از تو خسته ترم
که من از من بی خبرم
به هوای خونه بیا
بیا تا پیدا شم
نزار تنها باشم
هنوز میشینم به هوای دیدن تو
تو شب رسیدن تو
به هوای دیدن تو
تو شب رسیدن تو
: لینک دانلود آهنگ
Mahe Asal88_www.amh.ir
جدایی
August 10, 2009 شعر 7 Commentsاگه دستم به جدايي برسه
اونو از خاطره ها خط مي زنم
از دل تنگ تمومه آدم ها
از شب و روز خدا خط مي زنم
اگه دستم برسه به آسمون
با ستاره ها قيامت ميکنم
نمي ذارم کسي عاشق نباشه
ماه و بين همه قسمت ميکنم
وقتي گاهي من و دل تنها مي شيم
حرفهاي نگفتني را ميشه ديد
ميشه تو سکوت بين ما دوتا
خيلي از نديدني ها رو شنيد
قصه جدايي ما آدم ها
قصه دوري ماست از خودمون
دوري من و تو از لحظه عشق
قصه سادگي گمشدمون
مبارز راه روشنایی
February 10, 2009 اجتماعی 3 Commentsفرامینی وجود دارند که هیچ مبارزی از آن ها تبعیت نمی کند :
اول : در این دنیا رنج ببر تا در آن دنیا خوشبخت شوی .
دوم : انسان هایی که به تفریح می پردازند ؛ کودکند. در تمام لحظات در تنش باش .
سوم : دیگران خیر و صلاح ما را می دانند چون تجربه بیشتری دارند .
چهارم : وظیفه ما شاد کردن دیگران است . باید دیگران را خوشحال کنیم حتی اگر ضرر زیادی متوجه مان شود .
پنجم : ما نباید از جام خوشبختی بنوشیم ؛ ممکن است به آن علاقه مند شویم و نتوانیم همیشه آن را در اختیار داشته باشیم .
ششم : باید تمامی مجازات ها را بپذیریم . ما گناهکاریم .
هفتم : ترس یک هشدار است .ما نمی خواهیم خطر کنیم .
منبع : مبارزان راه روشنایی اثر پائولو کوئیلو
همای رحمت
July 15, 2008 شعر 4 Commentsزليلي من شنيدم يا علي گفت
به مجنون چون رسيدم يا علي گفت
خمير خاك ادم را سرشتند
چو بر مي خواست ادم يا علي گفت
مگر اين وادي دارالجنون است
كه هر ديوانه ديدم يا علي گفت
علي را ضربتي كاري نميشد
گمانم ابن ملجم يا علي گفت
مگر خيبر ز جايش كنده مي شد؟
يقين آنجا علي هم ياعلي گفت
دنیا در مقابل تو
April 24, 2008 شعر 4 CommentsHome is behinde
خانه در پشت سر است
The world ahead
دنیا در مقابل تو
And there are many paths to tread
و مسیرهای زیادی در پیش رو قرار دارد
Through shadow
از میان سایه ها
To the edge of night
در دل شب تار
Until the stars are all alight
تا که چشمک زنند بر ما ستاره ها
Mist and shadow
مه و سایه
Cloud and shade
ابرو حاله
All shall fade
همه محو شوند
All shall fade
همه محو شوند